ما با خاطره هایی که
برایمان ساخته بودند و برایشان ساخته بودیم
و با خاطره هایی که برایمان میسازند و برایشان میسازیم
و با خاطره هایی که برایمان ساخته میشود و برایشان ساختهمیشویم
عمر را نقشی در قاب زندگی از گذشته و حال و آینده در یاد وخاطره ها به یادگار میگذاریم. . .
تنها ماندن خوب نیست و تنهایی بدتر
آغاز فلسفه دیگری اززندگی ست
بی امید بودن دردآور ست وناامیدی بدتر
انتظار فریاد رسایی ازخاموشی ست
باید دوباره شد تا هوایدگر آمد
باید پای سفر شد تا پیغامیار آمد
شب به تنهایی تاریک میماند
بی خورشید روز هم ظلمانیست
غنچه در ریشه می ماند
بی فریاد ابری که آسمانیست
زُلف در پُشت دیواری ازپنجره
بی تابی نسیم سرد را میدید
اشک خیره در سپیدی آینه
پنهان گریه چشم را می دید
هوا هوای عاشقی بود
اگر این یار همراه می شد
غرور به یکباره بر بادفنا بود
اگر عشق حرف حساب می شد
تا بوده و هست جوانی شدبر باد
پیری که گذشته را می آوردبر یاد
این سفر کرده را هزارانبار فریاد
کو گوشی که گذشته را آوردبر یاد
سالهاست داستان اینتنهایی
ورد زبانهاست بدور ازشیدایی
نرسیدن شد معنای عشقزندگی
فنا شد هر عاشقی بهمینسادگی
درباره این سایت